سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خاک انداز
  • خاک انداز ( جمعه 87/2/6 :: ساعت 4:25 عصر)

     

     

     

     

     

     این بالا، نزدیک سقف ایستاده ام. نمی دانم چطور ولی از پشت دیوار صاحبخانه ام را می بینم که از پله های رنگ و رو رفته خانه می آید بالا. سر ماه است و مهلت سه ماهه ام برای تخلیه خانه تمام شده. باید خانه را خالی کنم. خوشحالم. باید به او بگویم که بعد از این همه سال صاحب خانه شده ام. صاحب یک خانه نقلی، برای همیشه.

     

    پ.ن: از دوستانی که قبلا صاحبخانه شدنمان را تبریک گفتند یا الان قصد این کار را دارند تقاضا می شود یک بار دیگر داستانک را مطالعه کنند. اگر متوجه منظور اصلی داستان نشدند قول می دهم مینی مال نویسی را برای همیشه بگذارم کنار





    همه چیزهایی که تا حالا توی خاک انداز نوشتیم
    امان از این راهزن!
    امید
    بدون شرح...
    چند فحش آبدار
    ای که ز دیده غایبی در دل ما نشسته ای...
    قانون شکن
    بهاریه
    [عناوین آرشیوشده]