خاک انداز ( چهارشنبه 88/7/8 :: ساعت 8:36 عصر)
زویی گان هر روز خود را صدا می زد: «ارباب»
بعد به خودش پاسخ می داد:«بله، قربان» و بعد اضافه می کرد: «هشیار باش.» دوباره پاسخ می داد: «بله قربان» ادامه می داد: «و پس از آن، فریب دیگران را نخور.» پاسخ می داد: «بله قربان. بله قربان» ... |
همه چیزهایی که تا حالا توی خاک انداز نوشتیم
|
||