خاک انداز ( دوشنبه 87/2/16 :: ساعت 10:33 عصر)
سر را بالا آورد و به تابلو نگاه کرد. از وقتی که چشمانش آب مروارید آورده بود، خیلی خوب نمی دید. به سختی خواند: دکتر فرامرز ارجمند متخصص بیماریهای چشم نگاهی به پله ها کرد و به راه افتاد. در نیمه باز مطب را هل داد و داخل شد. دستان لرزانش دفترچه بیمه را از جیب کت بیرون آوردند. _ پدر جان این جا طرف قرارداد با بیمه نیست. ویزیت هم ده هزار تومان... دفترچه را از روی میز برداشت. به طرف در برگشت و رفت. رفت تا چشم بر این دنیا ببندد...بر این دنیا و همه چیز آن. |
همه چیزهایی که تا حالا توی خاک انداز نوشتیم
|
||