• وبلاگ : خاك انداز
  • يادداشت : اشتباه
  • نظرات : 1 خصوصي ، 10 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    حسي كه با خوندن اين داستان بهش رسيدم، حس خوبي بود. مي دوني؟ باهاش ارتباط برقرار كردم. انگار هزار بار خودم درگير همين توهمات شدم و با رفتن و نرفتنم اون فرصت رو از دست دادم. بعدش سال ها حسرتش رو خوردم. هر وقت هم كه يادم مياد، حرص مي خورم فقط!

    حالا نمي دانم اين مرد قصه ي تو الآن دارد حرص مي خورد يا خوشحال است كه به آقاي ميرمعيني آشنايي نداده است؟!

    به هر حال جالب بود. دستت درد نكنه