سلام
واقعا خوب بوذ.
بابا ما چاكرتيم به مولا
اگه نمي يام شايد بي لياقتم
نه؟
ميدونم خيلي خيلي دير شده
اما عيدتون مبارك
من چند بار قبل از ماه رمضان اومدم اما انگار شما هم خيلي اينجا نبوديدها !!!
فعلا تا بعد
سلام آشنا ،
من مي گم غفلت ، ترديد بيجا ، دو دلي الكي و نتيجه اشتباه !
خيلي وقتا به راحتي موقعيت هاي خوب رو از خودمون سلب مي كنيم . كم بهش مبتلا نشدم.
بدتر اونكه يه وقتي يكي يادت بياره كه اگه فلان جا بجاي اون حركتي كه كردي فلان كار رو انجام ميدادي ....
موفق ،،،
تنها يک دليل براي شکست انسان وجود دارد و آن کمبود ايمان فرد به خودِ واقعياش است...
سلام.خوبين؟ ما هستيم اين شمايين كه كم پيدايين.
داستان جالبي بود. ممنون
موفق باشيد...حق يارتون
خيلي خيلي ممنون كه سر زديد...
تا همون پستي كه انموقع ها سر زده بودم و خونده بودم ... رفتم و خوندم كه چيزي عقب نمونم...
بخدا من كامنت گذاشتم
سيستم نظردهي شما با من لج شده....
شما منو ببخشيد...
خوبيد دوستاي گلم؟
با.ر كن سر هم زدم...خيلي هم منتظر مطلب جديد بودم
اينقدرها هم كه ميگويي جنسم خراب نيست
خواندم و جوابم فقط تحسين داستانت است..
واقعي بود..
بنظر من خيلي واقعي بود..
تا بعد
حسي كه با خوندن اين داستان بهش رسيدم، حس خوبي بود. مي دوني؟ باهاش ارتباط برقرار كردم. انگار هزار بار خودم درگير همين توهمات شدم و با رفتن و نرفتنم اون فرصت رو از دست دادم. بعدش سال ها حسرتش رو خوردم. هر وقت هم كه يادم مياد، حرص مي خورم فقط!
حالا نمي دانم اين مرد قصه ي تو الآن دارد حرص مي خورد يا خوشحال است كه به آقاي ميرمعيني آشنايي نداده است؟!
به هر حال جالب بود. دستت درد نكنه